خادم الزهراء

طلبگی‌ام مرا افتخار
  • خانه 
  • امام زمان  وطن امام زمان بدون شرح گناه احترام محبت 

شهید ابراهیم شهاب

25 خرداد 1400 توسط دُختِ ابوتراب

?در روستای ما (برعشیت)اکثرا مسیحی و سنی هستند 

ابراهیم به برادران مسیحی بسیار احترام می‌گذاشت و برای خدمت به آنها بسیار تلاش میکرد.


یادم است بخاطر مسائلی غیر منطقی برخی رسانه های لبنان مردم را برای حمله به مسیحیان تشویق می‌کردند

تا ابراهیم این موضوع را شنید برای دفاع از حریم مسیحیان و درگیری با افراد تفرقه افکن اقدام کرد ⚘
راوی:خواهر شهید
#احترام
t.me/ebrahimshahab

 نظر دهید »

شهید ابراهیم محمد شهاب 

27 اردیبهشت 1400 توسط دُختِ ابوتراب

در همسایگی ما خانواده ای سنی مذهب زندگی می کردند
یادم هست اینقدر ابراهیم با آن مرد سنی مذهب دوست شده بود که همه اهالی روستا آنها را مثل برادر می دانستند.
او اعتقاد داشت، باید به اهل سنت احترام گذاشت و با رفتار خوب آنها را به مذهب شیعه دعوت کرد.
زمانی که دوست ابراهیم خبر شهادت ابراهیم را شنید با گریه به منزل ما آمد و تسلیت گفت، او خیلی به ابراهیم وابسته شده بود، ولی دیگر اثری از ابراهیم نبود او مفقودالاثر شده بود??
ابراهیم همان کسی بود که آن مرد سنی مشکلاتش را با او در میان می گذاشت و با او درد و دل می کرد.?
راوی:خواهر شهید
#احنرام
@ebrahimshahabکانال تلگرام و ایتا


 نظر دهید »

شهید ابراهیم شهاب

19 اردیبهشت 1400 توسط دُختِ ابوتراب

به فتوای آیت الله سیستانی چندین نفر از چریک های حزب الله برای آموزش تکتیر اندازی به عراق رفتند که ابراهیم یکنفر از آن چریک ها بود .

دوران باشکوه قناص زینب(سلام الله علیها) از آنجا شروع شد

ابراهیم آنقدر در تکتیراندازی ماهر بود که تکاوران حزب الله و حشد الشعبی به او لقب قناص زینب(تک تیرانداز حضرت زینب) را دادند

#قناص_زینب 

#آغاز_تکتیراندازی

@ebrahimshahabکانال تلگرام و ایتا

 نظر دهید »

شهید ابراهیم شهاب

16 اردیبهشت 1400 توسط دُختِ ابوتراب

ابراهیم همیشه به ما میگفت:

باید به دیگر عقاید و ادیان الهی احترام گذاشت، و با خوش اخلاقی آنها را جذب مذهب شیعه کرد.
ابراهیم یک شیعه متعصب بود ولی هیچگاه به اهل سنت اهانت نمی کرد و به آنها احترام می گذاشت.?
راوی:خواهر شهید
#احترام
#ادامه_دارد


@ebrahimshahabکانال تلگرام و ایتا

 1 نظر

شهید ابراهیم شهاب

14 اردیبهشت 1400 توسط دُختِ ابوتراب

ماموریتش تو سوریه به پایان رسیده بود….

برگه مرخصی رو گرفت تا به خونه اش یعنی لبنان بره??


خیلی خوشحال بود
ابراهیم خیلی مادرش رو دوست داشت و برای دیدار با مادرش لحظه شماری میکرد?


داشت وسایلشو جمع میکرد که متوجه شد یکی از دوستانش ناراحته …?
پیشش رفت و گفت:
چرا ناراحتی؟
دوستش گفت:
دلتنگ  خانوادم هستم ولی بهم مرخصی نمیدن?


ابراهیم لبخندی زد، برگه مرخصی رو بهش داد و گفت: تو برو لبنان? من سوریه میمونم??


#از_خود_گذشتگی
#مهربانی


@ebrahimshahab ?کانال تلگرام و ایتا

 نظر دهید »
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
  • ...
  • 6
  • 7
اردیبهشت 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29 30 31    

خادم الزهراء

آزادی یعنی؛ در بندِ علی...علیه‌السلام

جستجو

موضوعات

  • همه
  • ائمه
  • امام زمان
  • امیرالمومنین علیه السلام
  • بدون موضوع
  • بیانات رهبری
  • تلنگر
  • حجاب
  • حدیث
  • خانواده
  • در محضر علما
  • دهه فجر
  • رمضان.شب قدر
  • سبک زندگی دینی
  • شهدایی
  • شهید ابراهیم محمد شهاب
  • شهید حاج قاسم سلیمانی
  • شهید قدرت الله عبدیان
  • غزه
  • فاطمیه
  • فضای مجازی
  • ماه رجب
  • محرم
  • معیار ازدواج
  • مناسبتها
  • نماز
  • نکات اخلاقی

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس